قدرت ذهن ناخودآگاه براي فهم بهتر
يكي از بهترين راه‌هاي تقويت توانايييادگيري و بالا بردن نمراتتان اين است كه راه و روش كار كردن با قدرت ذهن ناخودآگاهتان را ياد بگيريد.
فرايند فكر كردن ناخودآگاه است و ما آگاهانه ازنتايج آن باخبر مي‌شويم. همه تغييرات در ناخودآگاه ما صورت مي‌گيرد. زماني كه آمادگيش را داشته باشيم، با آگاهي از آن تغيير باخبر مي‌شويم.
اما اين يعني چه؟اگر علاقمنديد بدانيد اين چه مفهومي دارد، مقاله را با ما دنبال كنيد...
تقريباً دو ميليون بيت ( واحد اطلاعات ) در هر ثانيه وارد سيستم عصبي انسان مي شود. تقريباً مي توان گفت كه ما با بمباراني از اطلاعات روبه رو هستيم. براي حفظ سلامت عقل، ذهن هوشيار ما اكثر محرك ها را فيلتر مي كند و ميلر (1956) كشف كرده است كه ما فقط مي توانيم هفت مثبت يا منفي دو بيت اطلاعات (27) در يك زمان استفاده كنيم.
اين ذهن ناخودآگاه است كه با ساير اطلاعات بالاي هفت بيت (مثبت و منفي دو) سروكار دارد كه در يك زمان خاص به آن توجه نمي كنيد. به محض اينكه توجهمان را به چيزي مي دهيم، آنوقت است كه ذهنمان آگاه مي شود. بعضي از قسمت هاي فيزيولوژي شما هميشه ناخودآگاه مي ماند. اين اصلاً نبايد مايه تعجب باشد. ذهن ناخودآگاه ما هميشه مراقب ماست. ما كه قلب، ريه ها، كليه ها و سيستم ايمني بدنمان را آگاهانه اداره نمي كنيم.
مي خواهيم به شما نشان دهيم كه چطور براي دست يافتن به قدرت ذهن ناخودآگاهتان از ذهن آگاهتان بگذريد. ذهن ناخودآگاه تقريباً 90% از كل قدرت ذهن شما را گرفته است، درمقابل 10% از ذهنتان كه براي فعاليت هاي روزمره از آن استفاده مي كنيد. ذهن ناخودآگاه گنجينه اي بسيار گرانبهاست، گنجينه اي از مهارت ها، حافظه، و تجربه.
قدرت تفكر مثبت را مي توان با استفاده از تاييدات و تصديق ها تقويت كرد. تصديق يك عبارت كوتاه در زمان حال است كه مداوماً براي تاثيرگذاشتن روي ذهن ناخودآگاه تكرار مي شود. ايده آل ترين آن بايد كوتاه و كاملاً واضح باشد. اين اهميت زيادي دارد چون ذهن ناخودآگاه نمي تواند به سادگي عبارات و جملات طولاني و پيچيده را تحليل كند. ذهن ناخودآگاه معمولاً با جملات كوتاه و مناسب بيشتر تاثير مي گيرد.
اما اكثريت مردم عادت به منفي انديشي دارند. اين يعني بيشتر روي نقاط مشكل دار زندگي خود متمركز مي شوند و مداوماً اتفاقي را كه دوست ندارند بيفتد، بر زبان مي آورند. اين مسئله معمولاً باعث مي شود كه مشكلات اصلي بيشتر و بيشتر شده و وضعيت حتي بدتر هم بشود. مثلاً يك دانش آموز ممكن است مداوم با خود بگويد:
"من هيچوقت در اين امتحان موفق نمي شوم".
يا "هميشه وقتي مي خواهم درس بخوانم حواسم پرت مي شود".
يا "من نمي توانم روي درسم تمركز كنم".
دانش آموزي كه مداوم اين تاييدات منفي را با خود تكرار مي كند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، معمولاً به احتمال كمتري در امتحانات خود موفق مي شود و هيچوقت نخواهد توانست روي درس خود تمركز كند.
پشت هر احساس منفي يك فكر يا باور است و در اكثر موارد اينها افكار و عقايدي ناسالم هستند. منظور از ناسالم اين است كه نمي توانند به شما براي رسيدن به آنچه در زندگي مي خواهيد كمك كنند. يعني هيچ خدمتي به شما نمي كنند.
باور (معمولاً ناخودآگاه) مثل ماشه اسلحه مي ماند و باعث مي شود كه در برخي موقعيت هاي خاص زندگي شكست بخوريد.
اين را يادتان باشد: اگر مثبت فكر نكنيد و فكرتان را با افكار و باورهاي مثبت پر نكنيد، آنوقت افكار منفي براي خالي كردن شكاف ها مي آيند.
لطفاً هيچوقت توانايي هاي خودتان را دست كم نگيريد. هيچوقت نبايد فكر كنيد كه توانايي انجام كاري را داريد يا نه. سوال اصلي اين است كه آيا مي خواهيد فلان كار را بكنيد يا نه!
در مثالهاي بالا، آن دانش آموز تاييدات منفي را وارد مغزش مي كرد. درحاليكه بايد آنرا با تاييدات مشابه اما مثبت آن جايگزين مي كرد.
"من مي دانم كه در امتحاناتم موفق مي شوم".
يا "وقتي براي درس خواندن مي نشينم، اصلاً حواسم پرت نمي شود".
يا "قدرت تمركزم رو به پيشرفت است".
شايد انجام اينكار به نظر سخت بيايد، مخصوصاً در انجام كاري كه به نظرتان خيلي دشوار است. اما باور كنيد، اين هم مثل خيلي چيزهاي ديگر، فقط تمرين مي خواهد.
هرچه اين تاييدات را بيشتر و بيشتر با خود تكرار كنيد، آگاهانه يا ناآگاهانه، سريعتر به واقعيت تبديل خواهد شد. اما بايد مراقب باشيد چون اين روش هم براي افكار منفي و هم مثبت به اين خوبي عمل مي كند. يك زمان عالي براي تكرار تاييدات مثبت قبل از خواب يا بعد از بيدار شدن در صبح است. در اين اوقات، ذهن ناخودآگاه شما بيشترين ارتباط را با شما خواهد داشت. اگر بتوانيد آن عبارات را در طول روز با خود تكرار كنيد يا حتي بنويسيد و كپي هايي ازآن را همه جاي خانه بگذاريد، خيلي بهتر خواهد بود.
يك جايگزين خيلي خوب اين تاييدات "پيام هاي نيمه خودآگاه" است .
قدرت پيام هاي نيمه خودآگاه در طول سالها به اثبات رسيده است و براي برنامه ريزي ذهن ناخودآگاه از طريق روش هاي سمعي و بصري استفاده مي شود. درواقع، پيام هاي نيمه خودآگاه در عملكرد خود در ذهن ناخودآگاه آنقدر قدرت دارند كه در سال 1974، دولت امريكا همه انواع تبليغات راديو و تلويزيون با روش پيام نيمه خودآگاه را ممنوع كرد.
 پيام هاي نيمه خودآگاه با كار كردن در سطحي كه توسط ذهن خودآگاه قابل تشخيص نيست، به ذهن ناخودآگاه مي رسند. درنتيجه ذهن خودآگاه هيچوقت فرصتي براي رد كردن آن پيدا نمي كند و ذهن ناخودآگاه مي تواند آن را پذيرفته و برحسب آن عمل كند.
استفاده از پيامهاي نيمه خودآگاه دو روش دارد: سمعي و بصري
پيامهاي نيمه خودآگاه بصري تاييداتي هستند كه با سرعت بالايي پيش روي چشم فلاش زده كه ذهن خودآگاه قادر به تشخيص آن نيست. درنتيجه اين تاييدات مستقيماً وارد ذهن ناخودآگاه مي شوند كه بلافاصله هم آنرا درك كرده و نسبت به آن عمل مي كند.
پيام هاي نيمه خودآگاه سمعي هم به همان روش عمل مي كنند بااين تفاوت كه دراين روش، صدايي با فركانسي كه بالاتر از آستانه نرمال شنوايي انسان است، اجرا مي شود. در اين حالت هم مثل نوع بصري، بااينكه ذهن خودآگاه قادر به تشخيص آن نيست، ذهن ناخودآگاه آن را دريافت كرده و بلافاصله به آن واكنش مي دهد.
هر دو نوع آن در رسيدن به قدرت شگرف ذهن ناخودآگاه بسيار نيرومند هستند.
وقتي قدرت ذهن ناخودآگاه خود را درك كرديد و شروع به تحت كنترل درآوردن آن كرديد، قادر خواهيد بود نمراتتان را با سرعت زيادي بالا برده و فرايند يادگيري خود را شديداً تقويت كنيد. آن وقت است كه درس خواندن برايتان لذت بخش خواهد بود نه يك فعاليت اجباري.
منبع مطلب: http://avm2.blogfa.com/post-64.aspx