نور قطبيده
ديد كلي

نور را مي‌توان به عنوان يك موج الكترومغناطيسي عرضي مورد بررسي قرار داد، نور قطبيده خطي يا قطبيده تخت يعني نوري كه سمتگيري ميدان الكتريكي آن ثابت است هر چند بزرگي و علامت آن با زمان تغيير مي‌كند. بنابراين ميدان الكتريكي يا آشفتگي نوري در صفحه‌اي به نام «صفحه ارتعاش» جاي مي‌گيرد . اين صفحه ثابت هم بردار الكتريكي Eو هم بردار انتشار Kرا در راستاي حركت در بر مي‌گيرد فرض كنيم كه دو موج نوري هماهنگ قطبيده خطي با بسامدهاي يكسان داريم‌ كه در ناحيه واحدي از فضا و در راستاي يكسان حركت مي‌كنند. اگر بردارهاي ميدان الكتريكي آنها هم‌خط باشند، آشفتگي‌هاي بر هم نهاده با يكديگر تركيب مي‌شوند تا موج قطبيده خطي برآيندي را تشكيل دهند، اگر اين دو موج نوري چنان باشند كه امتدادهاي ميدان الكتريكي مربوطه آنها متقابلاً بر هم عمود باشند ممكن است موج برآيند قطبيده خطي باشد يا نباشد.

روشهاي قطبيده كردن نور

قطبش بوسيله انعكاس


اگر بر سطح آينه‌اي نور بتابانيم شعاع بازتاب بطور جزئي قطبيده خواهد بود، موقعي كه زاويه تابش به 57 درجه برسد شعاع بازتاب كاملاً قطبيده مي‌شود. اگر نور قطبيده را به آينه دوم كه سطح آن با اولي موازي است با زاويه 57 درجه بتابانيم نور منعكس قطبيده خواهد ماند. حال اگر برآيند دوم را 90 درجه بچرخانيم، منعكس از آن حذف خواهد شد و اگر دوباره 90 درجه بچرخانيم شعاع منعكس قطبيده ظاهر خواهد شد و اين عمل در هر 90 درجه چرخاندن تكرار خواهد شد در اين حالت آينه اول را پلاريزور و آينه دوم را آناليزور مي‌گويند.

قطبش در اثر شكست مضاعف

اگر شعاع نور معمولي را به (كربنات كلسيم) بتابانيم انكسار مضاعف پيدا مي‌كند و قطبيده مي‌شود و دو شعاع قطبيده خواهد داد كه معمولا با
Oشعاع عادي و به شكل Eنور غيرعادي نامگذاري شده‌اند كه هر دو قطبيده‌اند نورعادي از قوانين شكست پيروي مي‌كند ولي شعاع غيرعادي پيروي نمي‌كند.


قطبش با جذب انتخابي

اگر شعاع نوراني طبيعي را به بلور تورمالين بتابانيم انكسار مضاعف پيدا خواهد شد، تورمالين نور عادي را جذب كرده نور قطبيده غير عادي را عبور خواهد داد. اگر بلور تورمالين دوم را در مسير اين نور قطبيده شده غيرعادي داده آن را جاي آناليزور بكار ببريم با چرخاندن آن شدت نور قطبيده تغيير خواهد كرد محور دو بلور اگر موازي باشد نور شديد و اگر عمود بر هم باشند نور ضعيف خواهد شد و خارج نخواهد شد.

قطبش در اثر پراكندگي نور و رنگ آبي آسمان

شعاع نور طبيعي خورشيد كه به مولكولهاي هوا و ذرات گروه غبار مي‌تابد مولكولها و ذرات فوق بزرگي و انرژي ارتعاشي الكترونهايشان طوري است كه نور تابيده را جذب نموده و در جهات ديگري غير از جهت تابش اوليه ، نور تابش مي‌كنند اين پديده را پراكندگي نور مي‌نامند. نور پراكنده شده توسط ذرات قطبيده است. پراكندگي با توان چهارم طول موج نسبت معكوس دارد.

بنابراين نورهاي آبي و نيلي و بنفش بيشتر از نورهاي ديگر بطرف زمين پراكنده مي‌شوند و اثر اين نورها بر چشم آبي است‌، به همين دليل آسمان به رنگ آبي ديده مي‌شود. با افزايش گرد و غبار و مولكولها در هواي شهرها ، طيف هاي بيشتر نور پراكنده شده آسمان از حالت آبي بودن به حالت سفيدي مي گرايد اگر اين پديده نبود، يعني جو زمين وجود نداشت آسمان تيره ديده مي‌شد رنگهاي مختلف آب دريا از ساحل به طرف داخل آن نيز در اثر وجود ذرات مختلف پراكنده كننده نور است.